همشهری آنلاین – علی رضایی: خوانش تکبعدی ما از رویدادهای پیرامون باعث میشود با نگاه صفر و صدی به قضایا نگاه کنیم. برای نمونه در قضیه انصراف کیمیایی از حضور در جشنواره حتما بازی «پلیس خوب، پلیس بد» راه بیندازیم و با توجه به انتفاع و جو موجود و تکیه ازلی و ابدی بر فراموشکاری تاریخیمان، در این ماجرا پلیس بد را کیمیایی و پلیس خوب را شهاب حسینی بدانیم. برخی از همین منتقدان که در چند روز گذشته به شیوههای مختلف به تصمیم شخصی که یک کارگردان ۸۰ ساله گرفته و دلیل این کارش را هم بدون توهین و بیاحترامی بیان کرده تاختهاند، دو سال قبل طرفدار تصمیم این کارگردان برای انصراف از جشنواره فیلم فجر بودند و به بازیگری که آشکارا به کیمیایی حمله کرده بود به دلیل توهین و بیحرمتی انتقاد میکردند.
برخورد قهری برخی از این منتقدان که این روزها جای پرداختن به حرفه اصلیشان ترجیح میدهند به حاشیهها دامن بزنند با کیمیایی غمانگیز است؛ همینها که دو سال قبل نظری دیگر داشتند و طرف دیگر داستان ایستاده بودند. آن روزها این گروه رفتار حسینی را در تاختن به کیمیایی مصداق مثل «روغن ریخته را نذر امامزاده کردن» میدانستند و پای رفتار او را در تقدیم کردن جایزه بازیگری جشنواره کن به مردم ایران و امام زمان(عج) پیش میکشیدند.
شاید اگر به حافظه تاریخیمان برگردیم میبینیم که لازم نیست به سرعت نسبت به هر پدیده واکنش مثبت یا منفی داشته باشیم و حتما طرفداریمان را نسبت به یکی از دو طرف ماجرا اثبات کنیم. چرا کمی به خودمان و هر دو طرف داستان فرصت تجزیه و تحلیل نمیدهیم و از بیرون به قضایا نگاه نمیکنیم؟
یک کارگردان سینما با توجه به زاویهای که با یکی از داوران جشنواره داشته ترجیح داده است خودش را از حواشی کنار بکشد و انصراف دهد؛ نه به کسی بیاحترامی کرده نه انتظاری بیربط داشته است، پس چرا بقیه به جوش و خروش افتادهاند که یا حتما از او اعلام برائت و متهمش کنند به ریاکاری و از مردم مایه گذاشتن و فیلم ندیدهاش را بیارزش جلوه دهند یا خودشان را در حد یک هوادار بیمنطق نشان دهند؟ این اتفاق نیازمند این همه یارکشی و تهمت و بیحرمتی نیست. به خودمان فرصت بدهیم که زمان بهترین داور است.
نظر شما